محمدرضا اصلاني:
طنز سياسي زياد مي‌بينم؛ طنز فلسفي هرگز

گفت و گو با خبرگزاري دانشجويان ايران(ایسنا) - تهران

25/4/86


سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات

محمدرضا اصلاني (همدان) معتقد است: طنز مكتوب پايه و اساس طنز تصويري است.

اين نويسنده و منتقد در گفت‌وگو با خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، درباره‌ي اين‌كه طنز مكتوب چه‌قدر مي‌تواند به طنز تصويري كمك كند و چه اندازه تعامل بين اين دو وجود دارد، گفت: در طنز تصويري هرگز نمي‌توان به تكامل و پيشرفت رسيد، مگر اين‌كه قبل از آن، به ادبيات طنز، رويكردي جدي و قدرتمندانه داشته باشيم. اگر در ميان غربيان شاهد فيلم‌ها و سريال‌هاي قوي طنز هستيم، به‌خاطر اين است كه ادبيات طنز قوي داشته‌اند، كه در آن حيطه تا دل‌تان بخواهد، شاهد آثار فوق‌العاده و شگرف بوده‌ايم.

او در ادامه درباره‌ي كيفيت و جايگاه طنز مكتوب در مقايسه با طنز تصويري گفت: در طنز تصويري به لحاظ كميت پيشرفت خوبي داشته‌ايم؛ اما متأسفانه از نظر كيفيت، جز چند مورد انگشت‌شمار، كار فوق‌العاده‌اي انجام نگرفته است. آن‌چه در سريال‌هاي طنز تلويزيوني شاهديم، بيش‌تر نمايش‌هايي براي خنده و سرگرمي است. پيام خاص و شخصيت‌پردازي پيچيده و جدي ندارند. تنها تعدادي هنرپيشه‌ي بعضا مشهور واكنش‌هاي فيزيكي اغراق‌آميز، شوخي‌هاي جلف و سطحي انجام مي‌دهند و با خلق موقعيت‌هاي پوچ در پي شاد كردن لحظه‌يي مخاطبان هستند.

اصلاني درباره‌ي مضامين طنز در اين چند سال اخير گفت: همان‌طور كه در مقدمه‌ي كتاب «فرهنگ واژگان و اصطلاحات طنز» خود گفته‌ام، طنز واژه‌ي پركاربردي است كه همه‌ي آن واژگان و اصطلاحات ادبي، نمايشي و تصويري را كه به‌نوعي به خنده و شادماني و انبساط خاطر مربوط مي‌شوند، دربر مي‌گيرد. اما در مجموع آن‌چه اكنون از طنز در چند سال اخير در ذهن دارم، پاورقي‌هاي روزنامه‌يي است كه با سمت و سويي بيش‌تر سياسي، كاربردي براي خالي كردن هيجانات و عصبانيت‌هاي سياسي داشته است.

او در ادامه يادآور شد: در دوره‌هايي خاص، طنزنويساني بعضا مشهور از منظر جناح‌هاي سياسي خاص در يك روزنامه و مجله در ستون ثابت، مسائل روز سياسي - اجتماعي را در دستمايه‌ي قطعات كوتاه طنز خود قرار داده‌اند. البته به اعتقاد من، اين‌كه اين ستون‌هاي ثابت كجا و ستون ثابت علامه دهخدا در «چرند و پرند» كجا! جاي بحث دارد.

اصلاني قطعات كوتاه طنز را در جاي خود قابل ستايش دانست و گفت: به لحاظ شكل‌هاي متعالي ادبي مثل رمان، داستان كوتاه و داستان بلند، متأسفانه مگر در مواردي چند، كار فوق‌العاده‌اي انجام نگرفته است.

اين منتقد هم‌چنين درباره‌ي اين‌كه جاي پرداختن به چه مقوله‌هايي در طنز امروز خالي است، گفت: همه‌چيز از صورت گرفته تا مضمون و معنا. طنز معناهاي بسيار گسترده‌اي دارد كه تمام جنبه‌هاي زندگي فردي و اجتماعي انسان را دربر مي‌گيرد و در روند خود، هيچ حد و مرزي را براي خود نمي‌شناسد.

اصلاني با اين اعتقاد كه طنز تفكربرانگيز است و ماهيتي پيچيده و چندلايه دارد، در ادامه گفت: طنز طبيعتش بر خنده استوار است؛ اما خنده را تنها وسيله‌اي مي‌داند كه همچون شمشيري دودم همه‌چيز را مي‌درد. در پس خنده‌ي طنزآميز، واقعيتي تلخ و وحشتناك وجود دارد كه انسان را به تفكر وامي‌دارد. من در اين سال‌ها طنز سياسي زياد ديده‌ام؛ اما در چند سال گذشته طنز فلسفي هرگز.

اين نويسنده در پايان در مقايسه‌ي طنزپردازان جوان با پيشكسوتان گفت: همواره به جوانان اعتقاد داشته‌ام و تلاش آن‌ها را ستوده‌ام؛ اما آن‌ها بايد بدانند براي رسيدن به جايگاه بزرگان پيشين، راه درازي در پيش دارند، كه تنها با تلاشي سترگ مي‌توان به آن‌جا رسيد.

 


Comments