معرفی کتاب فرهنگ واژگان و اصطلاحات طنز:  

نوشته رویا صدر

تاریخ: May 10, 2007 پنجشنبه 20 اردیبهشت 1386

این، مطلبی است که برای روزنامه اعتماد ملی نوشتم و دیروز چاپ شد.

اهل تحقیق می دانند که یکی از مصائب(!) مهم پیش روی علاقمندان به مباحث نظری طنز، محدودیت منابع است.در دهه های اخیر، تعداد عناوین کتابهای طنز،در رده های آخر جدول های آماری تازه های کتاب قرار دارد و در این میان،سهم کتابهایی که به تحقیقات طنز اختصاص یافته اند،از دیگر بخشهای این گونه ادبی(داستان،شعر و...)کمتر است.به گونه ای که جمع عناوین کلیه کتابهای تحقیقی این بخش،برای مثال به پای تعداد عناوین آثار تحقیقاتی پیرامون این مسئله مهم که: "چه کسی پنیر مرا جابجا کرد"، نمی رسد. گویی تحقیقات جدی، جایی برای تحقیق پیرامون مساله فرعی وغیر جدی(!) طنز باقی نگذاشته است. طبیعی است که در این میان، چاپ و ارائه آثار تحقیقی طنزو ورود به وادی های تازه،نو و چه بسا مهجوراین گونه ادبی، اتفاقی میمون و مبارک تلقی می شود.چاپ کتاب"فرهنگ واژگان طنز" که به همت محمدرضا اصلانی درسال1385 از سوی انتشارات کاروان روانه بازار کتاب شده است،یکی از همین اتفاقات میمون و مبارک است.

 در سالیان اخیر، فرهنگنامه های متعددی چاپ شده اند که به طور غیر مستقیم،با طنز ارتباط داشته اند و از جمله منابع علاقمندان و محققان طنز بشمار می آمده اندکه کتاب کوچه احمد شاملو،وفرهنگ لغات عامیانه ابوالحسن نجفی از آن جمله اند. اما فرهنگنامه ای که به طور مستقل به واژگان و اصطلاحات طنزبپردازد،تا به حال چاپ نشده بود. پیش از این،دکترعلی اصغرحلبی، بخشی از کتاب ارزشمند: "تاریخ طنز و شوخ طبعی در ایران و جهان اسلامی" را به واژگان طنز و شوخ طبعی اختصاص داده بودولی این، برای اولین بار است که فرهنگ لغات و اصطلاحات طنز به صورت فرهنگنامه در اختیار علاقمندان قرار می گیرد.

 این کتاب، بالغ بر120مدخل دارد که در آن،با بهره گیری از منابع متعددفارسی و لاتین، واژه هایی که به طور مستقیم یا غیرمستقیم در طنز ایران و جهان کاربرد دارند،معرفی شده است .

 در دیباچه، آمده است که ملاک انتخاب مداخل،"همه واژگان،و اصطلاحات ادبی و تصویری است که به نوعی با خنده،شادمانی،انبساط خاطر و موارد مشابه مربوط می شوند." از این رو، فرهنگ حاضر،به مخاطب این امکان را می دهد که با کلیه واژگان مهم شوخ طبعی در ایران و جهان آشنا شود، برخی از این واژگان ممکن است برای خواننده ایرانی غریب و ناآشنا بیاید ولی از مهمترین عبارات و اصطلاحات شوخ طبعی در آثار ادبی و نمایشی غرب به شمارمی آید. محمد رضا اصلانی، تحصیلکرده رشته زبان و ادبیات انگلیسی است و دوره کارشناسی ارشد را در رشته زبانشناسی به پایان رسانیده و با ادبیات جهان آشناست، تالیفات متعددی که پیش از این از او دیده ایم، و کتاب حاضر گویای این آشنایی است. البته به نظر می رسد در این میان، جای برخی مدخلها (که بخصوص در تاریخ ادبیات طنز کشورمان نقش مهمی دارند) خالی است که نسبت به برخی از مدخلهای کتاب برای خواننده فارسی زبان مهم تر است. برای مثال، محقق ارجمند، به معرفی واژه هایی مثل: فالیک-فارس- فابیلو- طنز منیپوسی- شعر دیبراسی و شروتاید (که همگی از انواع طنزیا شگردهای طنز در تاریخ هنر غرب به شمار می آیند) می پردازد یا مداخلی مثل افیونیه را در کتاب می آورد، ولی از برخی شاخه های طنز در تاریخ ادبیات کشورمان از جمله: طنز صوفیانه، طنز عامیانه، شهرآشوب، طنز طعامی، طنز لباسی و امثاله یاد نمی کند. از سوی دیگر، برخی از واژگان مهم مرتبط با طنز و شوخ طبعی نیز درمیان مدخلها نیامده اند که برای مثال واژه های: طیبت و ظرافت از آن جمله اند، در حالی که در کتاب به برخی واژه های فرعی مثل: پارادوکس، غیر ممکن و توطئه (به عنوان یکی از سوژه های آثار طنز)به تفصیل پرداخته شده است.

یکی دیگر از تلاشهای ارزشمند محمد رضا اصلانی در این کتاب،این است که ریشه شناسی واژگان     (etymology)و صورت های منسوخ   (archaic forms) برای برخی مداخل ارائه شده است. از این رو، می توان گفت کتاب حاضر،علاوه بر جنبه های همزمانی (synchronic)، برخی از ویژگیهای فرهنگ در زمانی (diachronic/historical) را نیز داراست. چرا که با ریشه یابی واژگان، خواننده، درک عمیق تری نسبت به مفهوم آنها، با توجه به تحول صورت و معنای هر واژه و ارتباط آن با صورتهای گذشته و موارد مشابه دیگر زبان ها پیدا می کند.

از دیگر ویژگی های مثبت کتاب، آوردن نمونه طنز در پایان بسیاری از مداخل است که این کار، به نشاندن و جا افتادن مفهوم در ذهن خواننده کمک می کند و به گسترش طیف مخاطبان و تنوع بخشی به مطالب کتاب می انجامد و آن را کاربردی تر می سازد. البته در این میان، به نظر می رسدکه نمونه های ارائه شده، از یکدستی برخوردار نیستند و برخی از آنها، از جمله آثار متوسط طنز تلقی می شوند که بی شک می توان آثار قوی تری را جایگزین نمود، از این جمله است:مطلب اسدالله شهریاری که برای مدخل"جناس" در صفحه96 کتاب آمده است. از سوی دیگر، به نظر می رسد نویسنده محترم در تلاش بوده تا از رهگذر ارائه نمونه مطالب ذیل مداخل، خواننده را نیز با برترین های طنز آشنا کند. از این رو، جای برخی از آثار خوب و ماندنی آثار ادبی معاصر ایران خالی است که از آن جمله می توان از آثار کیومرث صابری فومنی (گل آقا) نام برد.همچنین برخی نمونه های ارائه شده نیز جای اما و اگر (از جهت تشخیص مصداق)دارند. برای مثال، برای مدخل"هرزه نگاری"، نمونه هایی از آثار عمران صلاحی ارائه شده است که با تعریفی که نویسنده از این عبارت (هرزه نگاری) در دست داده است: "نوعی متن ادبی که در آن بر فعالیتهای جنسی زیاد تاکید می شود. به طوری که ممکن است موجب بروز هیجانات جنسی شود"، نمی خواند.همه می دانیم که قلم صلاحی، به علت برخورداری از ظرافت نگاه در آمیخته با ارزش ادبی، از آثار هرزه نگار فاصله گرفته و نمونه مناسبی برای آثاری از این دست ( و قابل قیاس با مثلا داستانهای طنزآمیز عباس پهلوان) نیست .

از دیگر نکاتی که باید در زمینه کتاب حاضر به آن اشاره کرد،مسئله معادل یابی برای واژه هاست. به نظر می رسد برخی معادل یابی ها خالی از اشکال نیست.از این جمله است: قرار دادن معادل"شطح"برای پارادوکس. شطح را در متون عرفانی،سخنانی که در حالت وجد و بی خودی ، در وصف حال و شدت وجد گفته می شود می گویند. یعنی حرکت اسرار وجد را شطح می گویند که شنیدن آن بر ارباب ظاهر، سخت و ناخوش باشد و موجب ظن و گمان شود. (ر.ک.به:فرهنگ اصطلاحات عرفانی، دکتر سید جعفر سجادی) اگر چه ممکن است در بسیاری از اوقات، شطح، دربردارنده عنصر تضاد در لفظ باشد، ولی آن را معادل "پارادوکس"و متناقض نما معنا کردن، چندان به قاعده به نظر نمی رسد .همچنین یکی از معانی متداول و مصطلح"irony"، کنایه است که نه این لغت (کنایه) در ذیل مدخل مذکور آمده و نه به صورت مستقل (به عنوان یکی از شگردهای مهم طنز) به آن پرداخته شده است.

 البته آن چه ذکر شد، نادیده گرفتن این نکته نیست که محمد رضا اصلانی، با نگارش کتاب "فرهنگ واژگان و اصطلاحات طنز"، یک تنه چه کار مهمی را به سرانجام رسانیده است. به گونه ای که هر خواننده منصفی، با در دست گرفتن کتاب، باور نمی کند که این کار گسترده و پردامنه و صعب، حاصل تلاش تنها یک نفر باشد و از تشکیلات عریض و طویلی که این روزها برای تدوین فرهنگها باب شده است، برنخاسته باشد. چنین کار بزرگی، بی شک درخور تقدیر است و عزمی استوار و همتی بلند (که این روزها حکم کیمیا را دارد ) می طلبد و کار هر کسی نیست. آقای اصلانی! خسته نباشید...